سروتونین پایین ممکن است باعث افسردگی نشود

افسردگی

سروتونین پایین ممکن است باعث افسردگی نشود

افسردگی یک بیماری روانی بسیار شایع است. گزینه های درمانی برای افسردگی فردی هستند و ممکن است شامل استفاده از داروها و درمان باشد. محققان این نظریه را مطرح کرده اند که سطح پایین سروتونین باعث افسردگی می شود.

داده‌های حاصل از یک بررسی سیستماتیک اخیر، شواهد کمی برای ارتباط سطح سروتونین با افسردگی یافتند.

افسردگی بالینی یکی از شایع ترین بیماری های روانی است که میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد.

در حالی که چندین عامل در ایجاد افسردگی نقش دارند، یک ایده رایج این است که به عدم تعادل شیمیایی در مغز، به ویژه سطوح پایین ماده شیمیایی سروتونین مربوط می شود.

یک بررسی سیستماتیک اخیر که منتشر شد، نشان داد که شواهد کمی برای حمایت از این تصور وجود دارد که افسردگی با سطوح پایین سروتونین مرتبط است.

 

SSRI ها به عنوان درمان افسردگی

افسردگی بالینی یک بیماری روانی جدی است که کیفیت زندگی و رفاه را تحت تاثیر قرار می دهد. سازمان جهانی بهداشت (WHO) خاطرنشان می کند که حدود 280 میلیون نفر از مردم در سراسر جهان با افسردگی زندگی می کنند. افراد مبتلا به افسردگی علائم مختلفی را تجربه می کنند که بر خلق و خوی، احساسات و توانایی آنها برای انجام زندگی روزمره تأثیر می گذارد.

درمان افسردگی اغلب شامل چندین رویکرد است. برای مثال، افراد مبتلا به افسردگی ممکن است از درمان شناختی رفتاری (CBT) استفاده کنند تا به آنها کمک کند تا از طریق ادراکات و الگوهای فکری، یا سایر اشکال گفتار درمانی، از جمله مشاوره و روان درمانی، کار کنند. سایر تغییرات سبک زندگی را نیز می توان در نظر گرفت. درمان همچنین ممکن است شامل استفاده از داروهای ضد افسردگی مانند مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) باشد. SSRI ها سطح سروتونین را در بدن افزایش می دهند. سروتونین یک انتقال دهنده عصبی است که ممکن است بر خلق و خو و رفتار افراد تاثیر بگذارد و SSRI ها می توانند در درمان علائم افسردگی موثر باشند.

با این حال، این نظریه که سطح سروتونین به طور جدایی ناپذیری با این وضعیت مرتبط است به دهه 1960 باز می گردد. بررسی که اخیراً منتشر شده است، اکنون این مفهوم دیرینه را مورد مناقشه قرار می دهد.

 

ارتباط افسردگی با سروتونین پایین

این بررسی داده‌های حاصل از بررسی‌های سیستماتیک، متاآنالیزها و مطالعات پایگاه داده بزرگ را مورد بررسی قرار داد. محققان مطالعات حیوانی یا مطالعاتی را که بر روی انواع فرعی افسردگی مانند افسردگی پس از زایمان یا افسردگی در افراد دارای شرایط فیزیکی خاص مانند پارکینسون متمرکز شده بودند، وارد نکردند. تحقیقات آنها شامل 17 مطالعه در تجزیه و تحلیل آنها بود. در تجزیه و تحلیل تک متا، شواهد ضعیفی وجود داشت مبنی بر اینکه سطوح پایین تریپتوفان ممکن است بر افراد دارای سابقه خانوادگی افسردگی تأثیر بگذارد. تریپتوفان میزان سروتونین موجود را کاهش می دهد. با این حال، بیشتر داده‌ها نشان می‌دهند که افسردگی با سطوح پایین سروتونین مرتبط نیست یا سطح پایین سروتونین باعث افسردگی می‌شود.

محققان همچنین شواهدی را یافتند که از این ایده حمایت می کند که استفاده طولانی مدت از داروهای ضد افسردگی ممکن است سطح سروتونین را در بدن کاهش دهد. آنها اشاره می کنند که تحقیقات بیشتری برای بررسی اثرات طولانی مدت داروهای ضد افسردگی بر بدن مورد نیاز است.

پیام اصلی مقاله این است که شواهد علمی انباشته شده در طی چندین دهه از این نظریه که افسردگی ناشی از کمبود سروتونین است، پشتیبانی نمی کند. از آنجایی که سروتونین اصلی ترین ماده شیمیایی مغز است که در افسردگی دخیل است و در دوران مدرن به طور کامل مورد تحقیق قرار گرفته است، این بدان معناست که این ایده که افسردگی ناشی از عدم تعادل شیمیایی است از نظر علمی ثابت نشده است.

این مطالعه سعی کرد به این سوال پاسخ دهد: «آیا افراد افسرده سطوح مختلفی از سروتونین دارند؟» و نویسندگان پیشنهاد می‌کنند که پاسخ «نه» است. این سوال در مقاله مورد توجه قرار نگرفت و مشکل و خطر واقعی این است که این مطالعه در واقع برای پاسخ به سوال دوم استفاده می شود… نقش احتمالی سروتونین در افسردگی سوالی جدا از اثرات ضد افسردگی مهارکننده‌های بازجذب انتخابی سروتونین است و هیچ تئوری فعلی در مورد اثر ضدافسردگی این ادعا را مطرح نمی‌کند که داروهای ضدافسردگی فقط با اصلاح عدم تعادل شیمیایی قبلی کار می‌کنند.

نویسنده این مطالعه بیان میکند:  در ابتدا پیشنهاد شد که داروهای ضد افسردگی با اصلاح ناهنجاری سروتونین که تصور می شد زمینه ساز افسردگی است، عمل کنند. همانطور که این مقاله نشان می دهد، هیچ مدرکی دال بر اختلال سروتونین در افسردگی وجود ندارد. این بدان معناست که ما واقعاً نمی‌دانیم داروهای ضد افسردگی چه می‌کنند. ما باید مزایا و معایب درمان ضد افسردگی را با توجه به این موضوع دوباره ارزیابی کنیم.

علاوه بر این، این تحقیق ممکن است بر نحوه نگرش مردم به استفاده از داروهای ضد افسردگی تأثیر بگذارد. مردم ممکن است به داروهای ضد افسردگی بیشتر به عنوان بخشی از یک رویکرد جامع برای درمان نگاه کنند تا یک “راه حل”.

به همه افراد گفته شده است که مشکلات خلقی آنها به دلیل عدم تعادل شیمیایی است و برای اصلاح آنها به داروهای ضد افسردگی نیاز دارند. باید به مردم اطلاع داده شود که این امر ثابت نشده است، بنابراین آنها می توانند تصمیمات آگاهانه تری در مورد استفاده از داروهای ضد افسردگی بگیرند.

امتیاز 5 از 5

طراحی وبسایت و سئو توسط مهندس هرمزی ۰۹۳۶۰۶۱۳۸۱۲

اشتراک گذاری مقاله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *